نامگذاری روز زن اشتباه است
دکتر سعید حاتمی
پزشک و پژوهشگر اجتماعی
May 2022
عجله نکنید، منظور از نوشتن این مطلب، کوچک شماری جایگاه زنان و مادران نیست. منظور مقابله با فمینیسم هم نیست، بلکه برعکس، اعتراض به فرآیندی است که با نامگذاری روزهای خاص، ظاهراً قصد خدمت به آن گروه دارد ولی در واقع، منجر به آسیب به آنها می شود. نگارنده، این حوزه آسیب رسانی را به مراتب فراتر از گروه زنان و مادران می داند و با خاطرنشان کردن طیف وسیعی از این نامگذاری ها، تلاش دارد گوشه ای از عوارض پنهان این نوع رفتارها را آشکار کند. اما در این مجمل سعی دارم روز زن و مادر را به عنوان مهمترین آنها واکاوی کنم.
اگر مطالب بخش مربوط به رفتارهای عادتی و نقش مخرب آن در زندگی را مطالعه کرده باشید، شاید متوجه شوید که یکی از شایع ترین رفتارهای عادتی در جهان، نامگذاری روزهای مربوط به گروهی خاص برای تجلیل، جشن و یا عزاداری برای آنهاست. روزهایی همچون روز زن، روز مادر، روز پزشک، روز کارگر، روز عشاق و مشابه آن، همه در تلاشند که توجه همه را به گروهی خاصی معطوف نموده و به این ترتیب موجباتی را برای گرامیداشت آن گروه فراهم کنند.
این نامگذاری ها عموماً برمبنای اهمیت جایگاه، نوع فعالیت و یا میزان محرومیت آن افراد، گذاشته می شود. مثلا همه می دانیم که مادر، واژه عزیزی برای همه انسان هاست و تلاش برای عزت نهادن برای این گروه، ضروری و قابل ستایش است. روز زن نیز بواسطه قرن ها تبعیضی که علیه زنان در جوامع مختلف بوده و هنوز هم حتی در بسیاری از جوامع گاهاً این تبعیض مشاهده می شود، برای توجه بیشتر به این گروه تحت ظلم، قرار داده شده است. برخی از گروههای شغلی نیز همیشه در تاریخ بدلیل نوع خدماتی که به سایر افراد می رسانده اند بیشتر در معرض توجه و سپاسگذاری بوده اند. شغل هایی مانند پرستار و پزشک که مستقیماً با جان انسان ها درگیر هستند، در این دسته جای می گیرند. برخی گروههای شغلی نیز بدلیل گستردگی و محرومیت آنها، لازم شده است که مورد یادآوری قرار گیرند مانند روز کارگر.
نامگذاری این روزها و مراسم مربوط به آنها، آنقدر ظاهری ساده، قابل توجیه و منطقی دارند که بسیاری از شما شاید تاکنون حتی لحظه ای به آن نیاندیشیده باشید که این عمل می تواند بی فایده و یا حتی مخرب باشد.
عمده ترین اشکال این نامگذاری ها، رفتارهای عادتی و کلیشه ای است که به اجبار به همراه خود خواهد آورد. این مسئله را در مبحث رفتارهای عادتی بیشتر توضیح داده ام اما یادآوری این نکته دوباره ضروری است که باید بین یک رفتار خوب و تبدیل شدن آن به یک عادت اجتماعی کاملاً افتراق قائل شد. در همین رابطه، مثلا تجلیل از مادر، همیشه و همه جا یک رفتار ستودنی و شایسته است اما وقتی این رفتار به یک عادت تبدیل شود، دیگر نه تنها خاصیت خود را از دست خواهد داد بلکه در مواردی می تواند معکوس شده و اثر مخربی بدنبال داشته باشد.
چرا این اتفاق می افتد؟ توجه کنید که وقتی رفتاری تبدیل به یک عادت می شود عموماً یک قید زمانی و یا مکانی پیدا می کند. به این معنی که ما آن رفتار خاص را در یک روز خاص و یا در محل خاصی انجام می دهیم. در همین مثال، ما یک روز مشخص در سال را روز زن می نامیم و به این ترتیب در این روز خاص، فرزندان، همسر، همکاران و سایر اعضای خانواده سعی می کنند با تبریک گفتن، خرید گل و هدیه و یا برگزاری جشن، از زنان تجلیل کنند. تا اینجا به نظر نمی آید، مشکلی باشد اما به این نکته توجه کنید که با اعلان عمومی یک روز خاص و فراگیر شدن آن، این رفتار مردم در آن روز تبدیل به یک هنجار اجتماعی می شود. این هنجار اجتماعی یا همان عرف، کم کم خود را به شکل یک وظیفه برای افراد ظاهر خواهد نمود. به این ترتیب و به تدریج در طول زمان، به جای اینکه اجرای آن رفتار باعث خشنودی افراد شود، انجام ندادن آن است که باعث کدورت و گاهی تنبیه می شود.
پیچیده شد؟ با مثالی ساده، آن را تشریح می کنم. مردی را تصور کنید که ازدواج کرده و با داشتن یک فرزند، در کنار همسر خود زندگی خوبی دارد. هر سال و در مناسبت روز زن، مرد هدیه ای خریده و با گل و شیرینی به خانه می آید و این روز را تبریک گفته و آن را با همسرش جشن می گیرد. این رفتار چندین سال ادامه می یابد. حال تصور کنید مرد بخواهد یکسال این کارها را انجام نداده و فقط با یک جمله، فقط به همسرش تبریک بگوید. آیا همین رفتار، موجب تعجب و یا ناراحتی همسرش نخواهد شد؟ آیا زن فکر نمی کند که همسرش حتماً یک دلیل موجه باید برای این رفتار داشته باشد؟ دلایلی همچون بی توجهی مرد، کم شدن علاقه مرد به او، عصبانیت مرد از رفتارهای قبلی زنش و یا حتی تلافی کردن اتفاقی خاص و دهها دلیل دیگر، به ذهن او خطور نمی کند؟ حتی اگر مرد اطمینان بدهد که صرفاً ترجیح او بوده است و هیچ دلیل دیگری نداشته، آیا فکر می کنید قابل قبول خواهد بود؟
اما شاید بگویید، این موارد و مثالها که اشکال مهمی به حساب نمی آید و ارزش ندارد که خیلی به آن فکر کنیم. یا اینکه حالا در بین این همه گرفتاری ها ممکن است یادمان برود که از این عزیزان قدردانی کنیم و وجود اینچنین روزهای خاصی، یادآوری خوبی است که از آنها تجلیل کنیم و به فکرشان بیافتیم و سعی کنیم که به آنها توجه بیشتری نماییم.
این دلیل ظاهراً عقلانی، پایه بسیاری از این رفتارهای عادتی خواهد شد و بدون در نظر گرفتن عواقب آن، سعی می کنیم که آن را ادامه دهیم. برعکس آنچه که فکر می کنید، جمع شدن همه این مناسبت ها در طول سال و تکرار آن در هر سال، می تواند اختلافات جدی را در محیط خانوادگی و اجتماعی به بار آورد که در عمل شاهد بسیاری از آنها بوده ام. مسائلی همچون فراموش کردن روزها توسط یک فرد، مقایسه قیمت هدیه هایی که طرفین در روزهای مربوطه برای یکدیگر می خرند، مقایسه نوع تجلیلی که از همسر می شود با تجلیلی که از سایر زنان خانواده می شود، مقایسه رفتار دیگران با رفتار همسر خود در این روزهای خاص و موارد متعدد دیگر، فقط گوشه ای از این عوارض است. بسته به میزان پایبندی به این رسوم و همچنین فرهنگ منطقه و هنجارهای خانواده و جامعه، این رفتارها می تواند منشاء خیلی از اختلالات بالینی روانشناسی از جمله اضطراب، سوءظن، وسواس، پرخاشگری و غیره شود.
اصولاً همه رفتارهایی که در چارچوب یک هنجار انجام می شود، در طول زمان کلیشه ای و بی ارزش می شود. وجود قید زمان در این رفتارها، یک عامل مهم برای کلیشه ای شدن آن است زیرا که ممکن است در بسیاری از موارد، شما در آن روز خاص آمادگی نداشته باشید و یا به هر دلیلی دوست نداشته باشید در آن شرکت کنید، ولی چون این هنجار به شما فشار می آورد، شما سعی می کنید حداقل شکل ظاهری آن را حفظ نمایید تا موجبات ناراحتی دیگران را فراهم نکنید. همین نقطه، جایی است که رفتارهای کلیشه ای می تواند خود را جایگزین رفتارهای واقعی کنند. با احتساب تعداد این روزها در طول سال متوجه خواهید شد که افراد به تدریج در کلاف پیچیده ای از عرف ها و رفتارهای ظاهری گرفتار می شوند.
توجه به این نکته مهم است که بدانید آنچه که گفتم صرفاً شروع بحث بود زیرا که از نگاه اجتماعی، عوارض و تأثیرات مخرب انتخاب این روزها به مراتب فراتر از دعواهای خانوادگی و علائم روانشناسی است. در ادامه، به برخی از این عوارض اشاره می کنم.
آنچه امروز به عنوان خشونت و تبعیض علیه زنان می شناسیم، پدیده ای جهان شمول است و حتی در دموکراتیک ترین کشورها نیز، خود را بطور نامحسوسی بروز می دهد. ناگفته پیداست که در سطح خانواده، فرهنگ مردسالاری و آزار فیزیکی و روانی زنان، همواره عوارض بلندمدت زیادی نه تنها بر زنان بلکه بر فرزندان خواهد داشت. در چنین محیطی مراسم و رفتارهای کلیشه ای روز زن یا مادر، می تواند دستمایه ای برای سرپوش گذاری به ظلم های روا داشته شده به این قشر باشد. مردان این جوامع می توانند با تکیه بر این هنجارها و با جشن و قدردانی از زنان، کاری کنند که احقاق حقوق فراموش شده زنان به انجام این مراسم ها و هدیه ها تنزل یابد. تعجب نکنید اگر بگویم که فرزندان دختری که در چنین جوی رشد می کنند به این تقلیل حقوق عادت می کنند و به تدریج سطح انتظارات آنها نیز برای زندگی مشترک آینده، بر این پایه تنظیم خواهد شد و این دور تسلسل تا نسل ها ادامه می یابد. در حالی که با واقع بینی و رفتار عقلانی می توان توجه همه را به خواسته ها و نیازهای حقیقی و درست زنان در خانواده معطوف کرد و زندگی سالم و اخلاقی برای هم زنان و اعضای خانواده آنها بوجود آورد و بدین گونه منشأ تغییرات شگرف و پایدار در زمینه برابری حقوق زنان و مردان در جامعه شد.
اما در سطح یک حکومت، این مسئله باز هم پیچیده تر بروز خواهد کرد. وضع روزهای اینچنینی و پایبندی به آنها، موجب می شود که حکومتهای دیکتاتوری که حقوق زنان را پایمال می کنند، می توانند از آن به عنوان حربه ای برای پوشاندن این تبعیض و فریب جامعه بهره برداری کنند. برگزاری جشن روز زن یکبار در سال و در جامعه ای که در بقیه روزهای سال، زن را مورد تحقیر و تبعیض قرار می دهد، امر مضحکی خواهد بود. اینجا نیز مهم ترین دغدغه، تنزل بخشیدن حقوق واقعی زنان در جامعه و به انحراف کشیدن اذهان عمومی به سمت مراسم ها و جشن های بی محتوا و بی پشتوانه در خصوص تقدیر از این بخش جامعه است. در حالی که آنچه مسلم است تغییر قوانین جامعه در طول سال و اجرا و پایش آنها، به مراتب دشوارتر از انجام اینگونه رفتارهاست. در کنار این اقدامات، برگزاری جشن ها و گرامیداشت ها بدون تعیین یک زمان تکراری در سال، یقیناً اثرات بسیار عمیقی در سطح خانواده و جامعه خواهد داشت.
لازم است مجدداً تأکید کنم که رفتار سپاسگذاری از افراد، در نفس خود، بسیار با ارزش و پسندیده است، به شرط اینکه زمینه های واقعی بودن آن را در طول زمان فراهم آوریم. به شرط اینکه از عادتی کردن این رفتارها اجتناب کنیم و یکی از این راهها، عدم نامگذاری روز خاص برای آن گروه جامعه است.